فهرست مطالب این صفحه
ساختمان اسکلت فلزی ترکيبی از اعضای جدا از هم است که اين اعضا بايد به طريق مناسبی به يکديگر متصل شوند. در واقع اتصالات در ساختمانهای فلزی شامل اتصالات مختلف است (نظير تير به ستون و ستون به فونداسيون وساير اجزابه يکديگر است). اتصالات ساختمان اسکلت فلزی به عناصر اتصال دهنده (ورقها، قطعات تقويتی، ورقهای اتصال در گره، نبشیها و لچکهای اتصال) اطلاق میشود. ابعاد اتصال ساختمان اسکلت فلزی بايد طوری طراحی شود که تنش موجود محاسبه شده بر مبنای تحليل سازه برای بارهای موثر و درصدی از مقاومت اعضای متصل شونده از تنش مجاز مورد نظر کمتر گردد.
انواع اتصال ساختمان اسکلت فلزی
- اتصال پرچی
- اتصال جوشی
- اتصال پيچی
انواع اتصالات جوشی
- اتصال لب به لب
- اتصال روی هم
- اتصال سپری
- اتصال گوشه
- اتصال پيشانی
انواع اتصالات به كار رفته در پروژه ها
۱) اتصال ستون به كف ستون
این نوع اتصال برای انتقال نيروهای موجود در پای ستون طراحی میگردد. برای نيروی محوری فشاری، هنگامی که انتقال نيروی فشاری به کف ستونها از طريق فشار مستقيم تماسی انجام میشوند بايد سطح تماس برای انتقال نيروی فشاری صاف و آماده شده باشد. به علاوه بايد اتصال کافی بين دو قطعه (ستون و کف ستون) موجود باشد تا قادر به انتقال نيروهای حين ساخت و يا هر نوع نيروی احتمالی ديگر باشد.
۲) اتصال انتقال دهندهی لنگر (اتصال لنگر گير)
اتصال انتهای تيرها، شاهتيرها و خرپاهايی که داشتن مقداری صلبيت در تکيه گاههای آنها مورد نظر باشد، جزو اتصالات لنگر گير میباشد.
۳) اتصال تير به ستون
انواع اتصالات به كار رفته در پروژه ها
اين اتصالات در دو نوعاند:
الف) اتصال با جفت نبشی جان:
معمولا نبشیهای اتصال را به اندازهی ۱۰ تا ۱۲ ميلیمتر از انتهای جان تير، آزاد میگذارند تا اگر تير در حدود تلرانس مجاز بلند باشد، بدون بريدن سر آنها و تنها با جابه جا کردن نبشی آن را نصب کنند.
ب) اتصال با نبشی نشيمن:
اين اتصال را برای عکس العمل تيرهای کمتر از ۱۵ تن به کار میبرند در اين اتصالات سعی میشود که حداقل گيرداری به وجود آيد و زاويهی بين تير و ستون تا حد امکان آزادی دوران داشته باشد. نبشی نشيمن عمل نصب و تنظيم تير را آسان میکند. اين نبشی را معمولا از قبل در پای کار در ارتفاع لازم به ستون جوش میدهند و بعد تير روی آن سوار و به آن جوش میشود. در اين اتصال، نبشی کمکی ديگری را، در بالای تير نصب و جوش میکنند که عمل آن تنها ثابت کردن تير در محل خود و تامين تکیه گاه عرضی و جلو گيری از غلتيدن آن است. سعی میشود که اتصال با نبشی نشيمن تا حد امکان انعطاف پذير باشد. تا از آزادی دوران تير در تکيه گاه جلوگيری نشود و در حقيقت، اتصال ساده و مفصلی باشد تا در تکيه گاه ايجاد لنگر نکند. معمولا عرض نشيمن نبايد از ۷.۵ سانتیمتر کمتر باشد.
4) اتصال كنسول با دستک:
در زمانی که طول کنسول از حد معين تجاوز کند يا مقدار بار وارد شده به قدری باشد که اتصال نبشی ها با ورق اتصال جوابگوی مقاومت نمیباشد، می توان از دستکهای ۴۵ درجه استفاده کرد. با توجه به نقشهی معماری ميتوان اين دستک را در پايين يا بالا در نظر گرفت و اتصال صحيح و اصولی را انجام داد.
5) اتصال دو تير به وسيلهی نبشی:
ابتدا برای اتصال دو تير که به شيوهای مطلوب به يک ديگر اتصال يابند، بايد از روش ايجاد زبانه استفاده کرد. معمولا برای اتصال تير به تير، از حالت جوش و نبشی استفاده میشود. هر چه بتوان محل اتصال را تا حدودی گيردار به وجود آوريم، لرزش در تير کمتر خواهد بود و مسئله خيز حل خواهد شد. اگر نحوه اتصال نيم گيردار انجام دهيم، در مصرف پروفيل صرفه جويی خواهد شد.
5) وصله اعضای فشاری:
در وصله ستونها دسته انتهايی دو قطعه بايد تا حد امکان صاف تنظيم شود و بدون توجه به تماس مستقيم، مصالح وصله و وسايل اتصال بايد طوری تنظيم شود که قطعات متصل شونده به خوبی در محل خود و محور مورد نظر نگهداری شوند. وصله بايد بتواند نيرويی برابر ظرفيت مجاز عضو کوچکتر متصل شونده را تحمل کند. محل وصله ستون بايد تا حد امکان از محل اتصال تير به ستون دور باشد. و در منطقهای با نيروهای داخلی کوچک قرار گيرد. کليه وصلههای فشاری بايد برای کشش حاصل از اثر بارهای جانبی توام (طبق آيين نامه ۷۵% بار مرده) بدون اثر بار زنده کنترل گردند به طوری که تنش کششی فراتر از مقدار مجاز نگردد.
7) اجرای شمع زير ديوار برشی:
برای اين كه ديوار برشی به طور كامل وظيفه خود را انجام دهد و كار صلب كردن ساختمان را در برابر بارهای جانبی داشته باشد اقدام به حفر گمانه در زير پی ديوار برشی و ساخت شمع برای اتصال بهتر صورت میگیرد.
پی كنی و گود برداری
در اين مرحله عمليات خاكی بسته به نوع خاک انجام میگيرد. ممكن است پی سطحی باشد در اين صورت خاک برداری به صورت دستی توسط كارگر انجام میشود. در اين روش ابتدا محل پی كنی توسط گچ ريزی مشخص میشود و سپس كارگران شروع به كندن زمين میكنند كه معمولا تا عمق ۱ متر انجام میگيرد. خاک كنده شده را معمولا در كنار محل میريزند اما در مواقعی لازم است كه خاک برداری و گود برداری به منظور رسيدن به بستر مناسب خاک انجام گيرد. در اين مواقع، خاک برداری با دست نه تنها ممكن نمیباشد، بلكه به صرفه نيز نمیباشد و بايستی از ماشين آلات مكانيكی استفاده شود. در اين حالت، كل زيربنا ساختمان خاک برداری میشود.
مسايل ايمنی در هنگام خاک برداری:
- از ايستادن افراد در بالای تل خاكی كه در حال گود برداری است اكيدا خود داری شود. زيرا هر آن احتمال فرو ريختن آن قسمت وجود دارد.
- مهار بندهای پشت ديوار بايستی كاملا محكم و استاندارد باشند.
- در صورتی كه پی همسايه، منفرد است بايستی تمهيدات خاص در مورد خاک برداری توسط مهندس ناظر و يا طراح انديشيده شود تا از نشست ناهمسان پی جلوگيری شود.
- بهتر است قسمتهای كنار ديوار همسايه با دست خاک برداری شود تا ضربه بيل مكانيكی يا لودر به ديوار همسايه ضربه وارد نكند.
- خاکهای كنده شده توسط كاميون به نقاط خارج از شهر منتقل شوند.
شمع كوبی
گاهی بستر مناسب خاک، در لايههای پايينتر وجود دارد. در اين مواقع خاک برداری و گود برداری چندان اقتصادی به نظر نمیرسد، پس بايستی راه حل مناسبتری پيشنهاد شود. اين راه حل مناسبتر میتواند ايجاد چاهک و شمع كوبی باشد. برای شمع كوبی ابتدا چاههايی به قطر محاسبه شده (۹۰ سانتیمتر ) حفر میگردد سپس شبكه ميل گرد بافته شده را در آن قرار میدهند و اقدام به بتن ريزی آن میكنند.
آرماتوربندی پی
پس از خاک برداری و پی كنی يک لايه بتن دیگر با عيار ۱۵۰ كيلوگرم بر مترمربع بر روی سطح خاک ريخته و سپس بر روی آن شروع به آرماتوربندی مینماييم. تمام ميلگردها اعم از ميل گرد طولی و عرضی، خاموتها، ميلگردهای خرک و . . . طبق نقشههای اجرايی قطع شده و خم میشوند و آماده كار گذاشتن میشوند. سپس كارگران آرماتوربند اقدام به آرماتوربندی و كار گذاشتن آنها در پی میكنند.
برای ايجاد كاور زير قطعه بتنی شبكه بعد از آماده كردن مش پايين و بالا، اقدام به كارگذاشتن پليت و بيس پليت میكنند. بدين صورت كه بلتها را به مش پايين و بالا بعد از تراز كردن و به دست آوردن آكس صفحه جوش میدهند. بعد از جوش بلتها پليت را روی بلت قرار میدهند .بايد دقت شود كه پليتها در تراز خواسته شده قرار گيرند. كه اين كار با دوربين انجام میشود.
در اين پروژه برای راحتی و سرعت بالا كار از قالب فلزی استفاده شده كه به راحتی انجام شده و بعد از بتن ريزی پی و كسب مقاومت بتن به راحتی قالب مذكور جمع آوری شد. قاب فولادی یک روش ساختمانی با یک قاب “اسکلت” ستون های فولادی عمودی و افقی I-beam است که در یک شبکه مستطیلی برای پشتیبانی از کف، سقف و دیوارهای ساختمان که همه آنها به قاب متصل است ساخته شده است. توسعه این تکنیک باعث ساخت آسمان خراش شد.پیکر بندی و گود برداری
اجرای سقف تيرچه بلوک
تيرچه:
متداولترين نوع تيرچه در ايران تيرچه بتنی میباشد که نصب تيرچهها در محل احداث ساختمان توسط استادكاران مربوطه انجام میشود. قالب ساخت تيرچه از پروفيل ناودانی است كه به دليل سهولت در كار تعدادی از آنها را به يكديگر جوش داده تا روند توليد افزايش داده شود. بعد از تكميل كار و گيرش بتن تيرچه آن را از قالب بيرون آورده و در حوضچه آب كه در محل احداث پروژه ساخته شده قرار داده تا بتن آن مقاومت بيشتری در مجاورت آب كسب كند.
بلوک:
بلوک برای اجرای سقف تيرچه حالتهای مختلفی از قبيل سفالی، بتنی و… استفاده می شود.
اجرای سقف تيرچه و بلوک:
در ابتدا تيرچههای مورد نظر انتخاب شده و در دهانه مربوطه قرار میگيرد. بايد دقت داشت تا قسمت بتنی تيرچه در ابتدا و انتها تخريب شده تا ميلگرد موجود در بتن روی تير قرار گيرد تا در هنگام بتن ريزی با بتن سقف اتصال بهتری را برقرار کند. در ابتدا تيرچه اول دهانه را قرار داده سپس تيرچه بعد را و ما بين آنها بلوک گذاشته سپس تيرچه و بلوک بعدی. در هنگام اين كار فقط بلوک اول دهانه و انتهای دهانه را قرار میدهند تا فقط تيرچهها تنظيم شوند.
بسته به دهانه سقف كمتر ۱ متر به وسيله پرفيل يا تير چوبی نگاه داشته تا از شكم كردن تيرچه و تيرچهها را به فواصل ۵ جلوگيری شود. بعد شمعهای فلزی تا چوبی را در زير تيرها قرار داده و در جای خود محكم كرده تا وزن حاصل از مصالح مصرفی را تحمل كند. بهتر است تيرهای مصرفی را طوری قرار دهند تا وسط تيرچه در حدود ۲ تا ۳ سانتیمتر بلندتر ازسطح تراز قرار گيرد. اين نيز توسط مهندس محاسب تعيين میگردد.
ميلگرد حرارتی:
بعد از اتمام سقف و گذاشتن كليه تيرچهها و بلوکهای سقف مورد نظر يک سری ميلگرد در جهت عمود بر تيرچهها به فواصل تقريبی بين ۲۵ تا ۴۰ سانتیمتر از هم قرار داده و قطر آن به وسيله محاسبه تعيين میشود.